-
رجال بی وطن
پنجشنبه 30 آبان 1398 22:03
از درد بشر چه ناکسان آبادند از زردی روی لاله ها دلشادند این ها چو رجال بی وطن در ظلمت در کندن گور و دفن خود استادند .
-
غم مردم
یکشنبه 4 شهریور 1397 20:39
ملتهب تر ز نقطه ی جوشم با غم کوچه ها هماغوشم درد و رنج رفیق و همسایه بار سنگین شده سر دوشم بر دوراهی اسیرِ خود هستم نشود وضعشان فراموشم یکطرف یک گروه آدمخوار برده اعمالشان ز سر هوشم سوی دیگر گروه زحمتکش که پر است از فغانشان گوشم کاری از دست من نمی آید جز که در نشر دردشان کوشم با زبان قلم کشم فریاد شاعرم من و درد...
-
کبوتر
یکشنبه 4 شهریور 1397 20:21
هرکه گردید بدور تو کبوتر شده است قاصد نامه ی دلداری دلبر شده است جلد تو در همه ی عمر شده درگیر است عمر او در سفر دیدن تو سر شده است چهره بنمای بمن عشق گرفتار توام بی تو از خیر جهان قسمت من شر شده است مثل شمعی که پس از سوختنم میمیرم مردن و زنده شدن دور مکرّر شده است تاب دوری توام نیست بیا روشن کن خانه ای را که چو زندان...
-
احمد یزدانی
یکشنبه 4 شهریور 1397 20:13
متفاوت ؛ خاصم ،#احمد_یزدانی با نگاهی ویژه ؛ بینشی انسانی اهل شعر و واژه ، جمله را میکاوم گاه صاف و آبی ؛ گاه هم بارانی جنس من از هجرت ،ره سپردن کارم عاشق تغییرات ؛ریشه ای ، بنیانی ساده ؛ بی پیرایه ،بی گره ؛ بی مشکل خاطراتی روشن ؛ سختی و آسانی ایده آلم قُلّه ، رو به آنجا راهی ظاهرم آرام است ،سینه ام طوفانی میکنم با...
-
مولا علی
یکشنبه 4 شهریور 1397 20:08
از آغاز هرچه دیدم در علی مرتضی دیدم علی جان ، من شما را دست عدل کبریا دیدم شما را بوی گل ،چون اشک شبنم ،رقصِ پای آب شما را همنفس با ذات اقدس در حَرا دیدم تو را رُکن یَمانی در کنار چشمه ی زمزم تورا در هرصدا تا ماسوای رَبّنا دیدم به مهرت بسته ام دل در امید بخششت هستم تو را واضح وَ روشن در میان هَل اَتی دیدم تورا مولود...
-
گل آمد به شاخسار وجود
سهشنبه 21 فروردین 1397 01:14
ﺷﺪ ﺁﺏ ﺑﺮﻑ ﻭ ﮔﻞ ﺁﻣﺪ ﺑﻪ ﺷﺎﺧﺴﺎﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺑﻪ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﻭﺟﻮﺩﺵ ﻧﺴﯿﻢ ﺳﺠﺪﻩ ﻧﻤﻮﺩ ﻣﺮﻭ ﺑﻤﺤﻀﺮ ﺍﻭ ﺑﯽ ﺣﻀﻮﺭ ﺑﺎﺩﻩ ﯼ ﻧﺎﺏ ﮐﻪ ﻫﺴﺖ ﻋﻤﺮ ﻋﺰﯾﺰﺵ ﺑﻪ ﺑﻮﺳﺘﺎﻥ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﺑﻨﻮﺵ ﻣﯽ ﻭ ﺩﻭﺯﺍﻧﻮ ﺍﺩﺏ ﺑﮑﻦ ﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺒﻮﺱ ﺳﺎﻗﯽ ﻭ ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﺪﻩ ﺑﻪ ﻧﻐﻤﻪ ﯼ ﻋﻮﺩ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻨﺪﻩ ﯼ ﮔﻠﻬﺎ ﻭ ﻣﻮﺳﻢ ﻃﺮﺏ ﺍﺳﺖ ﻭﺟﻮﺩ ﮔﻞ ﮐﻨﺪ ﻋﻤﺮ ﻋﺰﯾﺰ ﺭﺍ ﻣﺴﻌﻮﺩ ﺑﻪ ﻫﻤﻨﺸﯿﻨﯽ ﮔﻞ ﻓﺎﺭﻍ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﺒﺮ ﺗﻮ ﻟﺬّﺕ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﺪﺭﻭﺯﻩ...
-
یادی از شهدای منا
دوشنبه 13 شهریور 1396 02:58
ضمن تبریک عید سعید قربان ، یاد شهدای منا را گرامی میدارم درک کردید حاجیان عرفات مشعر از عطرتان مصفّا شد عرش عالم برای بردنتان ظاهراً در منا مهیّا شد شد چهل سال فاصله از نو در منا اتّفاقِ بد افتاد رازِ اعداد را نمیدانم هست پیچیده حکمتِ استاد آتش افتاد بار قبل آنجا سوختند عاشقان بسیاری باز تکرار شد پس از چل سال مرگ...
-
تاریخ ایران قبل از اسلام6
یکشنبه 14 خرداد 1396 17:40
(قسمت ششم) ساسانیان ساسانیان خاندان شاهنشاهی ایرانی در طول تاریخ ایران هستند که در سالهای ۲۲۴ تا ۶۵۱ میلادی حکومت می کردند. شاهنشاهان ساسانی که اصلیتشان از استان پارس بود بر بخش بزرگی از غرب قارهٔ آسیا چیرگی یافتند. پایتخت ساسانیان شهر تیسفون در نزدیکی بغداد در عراق امروزی بود. سلسله اشکانی به دست اردشیر اول ساسانی...
-
تاریخ ایران قبل از اسلام5
یکشنبه 14 خرداد 1396 17:33
(قسمت پنجم) سلوکیان پس از مرگ اسکندر (۳۲۳ ق. م) فتوحاتش بین سردارانش تقسیم شد و بیشتر متصرفات آسیایی او که ایران هسته آن بود به سلوکوس اول رسید. به این ترتیب ایران تحت حکومت سلوکیان (۳۳۰ - ۲۵۰ ق.م.) در آمد. آنها مدت هشتاد سال بربخش بزرگى از غرب ایران سلطنت کردند ولى در قلمرو آنها تقریباً هیچگاه آرامش وجود نداشت. پس از...
-
تاریخ ایران قبل از اسلام4
یکشنبه 14 خرداد 1396 17:31
(قسمت چهارم) هخامنشیان - ۵۵۰ تا ۳۳۰ قم هخامنش جدّ این خاندان، قبیلههاى پارس را تحت فرمان خود درآورد. پس از او چیشپش، پسرش در ناحیهٔ انشان (شرق شوشتر) به شاهى رسید. بعدها آنها پاسارگاد را مرکز خود قرار دادند. تا زمان کوروش سوّم (بزرگ)، شش پادشاه از این خاندان حکومت کردند. (ادامه دارد)
-
تاریخ ایران قبل از اسلام3
یکشنبه 14 خرداد 1396 17:29
(قسمت سوّم) در کتاب های تاریخ ایران زمان آمدن آریایى ها به ایران را برخى ۲۰۰۰ سال قم و بعضى قرن ۱۴ قم تا قرن ۶ قم نوشته اند. آریایى ها هنگامی که به فلات ایران رسیدند، در ابتدا مردمان بومى را قلع و قمع کردند ولى سپس آنها را بهکار گرفتند. آریائىها پس از ورود به ایران به طوایف مختلف تقسیم شدند که مهمترین آنها...
-
تاریخ ایران قبل از اسلام 2
یکشنبه 14 خرداد 1396 17:26
(قسمت دوّم) تاریخ ایران باستان تاریخ ایران باستان را دوران تشکیل دولت ماد تا پایان حکومت ساسانیان و حمله اعراب به ایران دانسته اند. مادها حدود ۷۰۸تا ۵۵۰قم مادها قومی ایرانی بودند از تبار آریایی که در بخش غربی فلات ایران ساکن شدند. سرزمین مادها دربرگیرنده بخش غربی فلات ایران بود. سرزمین آذربایجان در شمال غربی فلات...
-
آشنائی با تاریخ ایران(قسمت اوّل قبل از اسلام)
یکشنبه 14 خرداد 1396 17:20
هنگامی که سخن از تاریخ ایران میرود، باید به این نکته توجه داشت که آیا منظور تاریخ اقوام و مردمانی است که از آغاز تاریخ تا کنون در مرزهای سیاسی ایران امروزی زیستهاند یا تاریخ اقوام و مردمانی است که خود را به نحوی از انحاء ایرانی میخواندهاند و در جغرافیایی که دربرگیرندهٔ ایران امروز و سرزمینهایی که از دیدگاه تاریخی...
-
یاد
پنجشنبه 3 فروردین 1396 22:37
گفت ، نامم را ببر دیگر زِ یاد گفتم آری میبرم ،امّا زیاد هرچه تکرارش کنم بسیار تر میشود باران زِ تکرار ازدیاد نام تو آرامش من ، بودنم از همین رو مانده در خاطر به یاد اسم و یاد تو مرا چون هستی است میشوم از بردن نامِ تو شاد شادمانی میدهد نامت به من ایخدا دوری برای ما مباد حفظ کن یارِ مرا با لطفِ خود هر گزند از ساحتِ او...
-
بودن و نبودن
یکشنبه 10 بهمن 1395 00:56
-
NGOهای فیروزکوه
یکشنبه 10 بهمن 1395 00:30
بنام خدا تقدیم به تشکّلهای مردم نهاد (NGO) های زادگاهم فیروزکوه هوالعشق به به از این جمعِ والا وَ نجیب موج در آن میزند لطفِ حبیب هرقدم در راهِ تسکین غمی تابلوئی چون دست بخششگر و سیب عشق در این سرزمین بیگانه نیست شورِ عشق و عاشقی افسانه نیست شاهدش در شور و شوق شهرِما کاخ دل آباد چون ویرانه نیست آمدند از هرطرف خودیارها...
-
آدم نما
یکشنبه 10 بهمن 1395 00:25
شهر می ترسید از او ،او گفت ترساندی مرا برده ام لذّت من از ترساندنِ آدم نما چند روزی نوبتش شد پشت میزو کار خلق مردم از دستش اسیر و کرده جان در شیشه ها بوی مُردار است ساطع از مرام رشوه خوار گرچه آنرا هدیه ای بشمارد از خلق خدا دیده ام من کار و کِشتِ سُنّتی با گاو و خیش چشم دیگر دید ابزار مدرنِ روز را مثل انسان زمان حاضر...
-
آتش نشان قهرمان
یکشنبه 10 بهمن 1395 00:09
تسلیت را چگونه باید گفت ؟ به که ،باید وَ یا نباید گفت ؟ من نمیگویم از لهیب دلم ، که بسوزد ، به خویش شاید گفت مهربانیم و وقت غم با هم بوده در وقتِ عشق کم باهم میشود تا که غم رَوَد از رو ؟ بازهم بوده گردِ هم باهم؟ آمد آتش و سدّ راهش شد کارِ آتش نشان گناهش شد آرزوهای عاشقانه ی عشق نُتِ جاویدوجان پناهش شد درد داریم و در...
-
خودنمائی
دوشنبه 6 دی 1395 04:23
من تماشا کرده ام دنیای پر راز تورا انتهای بازی و روز سرآغاز تورا بارکج امکان ندارد تا به سرمنزل رسد دیده ام من رقصهایت را و هم ساز تورا کرده ای رازِدل عشّاق افشا بی دلیل خشک کرد افشاگری سرو سرافراز تورا در خیالت بوده ای چون اسوه ی تقوا و دین خودنمائی بر زمین زد روح لجباز تورا بازهم فرصت برای بازگشتن باقی است همّتی کن...
-
دل ویران شده را میکنی آباد آقا
شنبه 8 آبان 1395 19:24
طلبیدی به حضورت شده ام شاد آقا میکنم زلف پریشان سر میعاد آقا سینه از یاد شما مملو و غم گمشده است دل ویران شده را می کنی آباد آقا بوی بین الحرمین آمد و آورد نشاط دست و پا گمشدو دادم شده فریاد آقا ساقی کوثر ابوالفضل علمدار آنجاست سرو قامت که زند طعنه به شمشاد آقا همه هستند به پا هست هزاران موکب چشم عالم به نجف، مرکز...
-
چند رکورد هم از گینس درهم شکست
شنبه 8 آبان 1395 19:20
-
شیعه یعنی بر تجاوزها دفاع
شنبه 8 آبان 1395 19:18
-
شیعه یعنی با ستم جنگندگی
شنبه 8 آبان 1395 19:10
-
اژدهای هفت سر
چهارشنبه 21 مهر 1395 20:42
صف کشیدند روبرو ، بدکارها عقرب جرّاره و کفتارها اژدهای هفت سرهم دیده شد داعش و تکفیریان و مارها اینطرف اهلِ تشیّع ، اهل دین رادمردان و زنان مسلمین از دگرادیان بزرگان آمدند حولِ وحدت ،در مدار اربعین کربلا در انتظار گل نشست میزبان در خانه با سنبل نشست فرشِ گل شد پهن در هر زیرِپا در دلِ هرخانه یک بلبل نشست صف به صف...
-
آه مظلومان عالم آتشی سوزنده هست
چهارشنبه 21 مهر 1395 20:28
در دلِ شب در سیاهی نورِ ماهی نیز هست از دلِ چاهِ بلا هم کوره راهی نیز هست یوسف از عمق مرارت ها عزیز مصر شد استجابت در دعا از بی پناهی نیز هست تاج عزّت بر سرش دارد زلیخا از شرف با گنهکاران گناه بیگناهی نیز هست بی کفن اربابِ ما خورشید عالمتاب ما عاشقان را گرمیِ پشت و پناهی نیز هست مظهر ظلم و تباهیها یزید و ضدّ او حضرتِ...
-
گوشه ای از تاریخ فیروزکوه
پنجشنبه 8 مهر 1395 21:29
بنام خدا (بریده ای از تاریخ فیروزکوه ، بخش خاطرات کودکی) سال 1346 است ، فیروزکوه شهرداری دارد بنام آقای امیرحسینی ، شهرداری مستاجر یکی از ساختمانهای پدرم مرحوم موسی یزدانی در جوار دبستان پسرانه هاتف و دبستان دخترانه پروین اعتصامی و دیوار به دیوار منزل ماست که در طبقه پائین شهرداری و در طبقه بالا منزل آقای شهردار بوده...
-
صبح
چهارشنبه 17 شهریور 1395 13:14
صبح یعنی انتظاری سر شده وقت روز و قصّه ای دیگر شده صبح یعنی وقت بیداری رسید وقت ترک پهنه ی بستر شده صبح یعنی یک سلام و یک درود خدمت خانه و سر همسر شده صبح یعنی یک هوای تازه تر مثل بیماری که شد بهتر شده صبح یعنی یک عبور برزخی مهرورزی میوه داد و بر شده صبح یعنی سرسپردن ، دلبری حال خوب و روز ، همبستر شده صبح یعنی ای...
-
روئین تن تهمت
سهشنبه 19 مرداد 1395 20:39
اشعار احمد یزدانی: از ابر بارانی سیاهتر روزگارم روئین تنِ تهمت منم ، اسفندیارم چون جاده های خاکیِ در دور دستم سر در گریبانِ وجودِ خویش دارم هرلحظه ام سرشار از رازی نگفته در خطّ دشمن با غرورم رهسپارم بیگانه ای محزون میان آشنایان چون معبدی متروکه زیر سنگسارم تیک تاکِ ساعت همدم تنهائی من شاه لیرِ ماتِ در میان کارزارم...
-
وحدت در لزور
جمعه 18 تیر 1395 20:32
بنام خداوند بخشنده و مهربان از عجایب و غرایب گفته ام از همه ؛ حاضر وَ غایب گفته ام حرف بسیاری درون سینه است سینه ام عاشق و دور از کینه است عمر من کوتاه و وقت من کم است شعر گفتن مثل برف و نم نم است چونکه با آرامشی همراه شد ارتفاعش قدّ یک درگاه شد حال اکنون بشنو از کار خدا در جماعت هست آثار خدا داشتم من روزگاری جرثقیل...
-
ابن ملجم
دوشنبه 7 تیر 1395 16:27
ما همه بالقوّه ابن ملجمیم ابن ملجم در خیالی خام بود ظلمتِ مطلق و بد فرجام بود ضربت او فرق مولا را شکافت آتش آن ضربه دنیا را گداخت ضربه بر مولا شقاوت بوده است حمله بر کاخ عدالت بوده است خون پاکش در خودش گل پرورید نسلِ پاکانِ زمین آمد پدید حضرتِ مولا خودش فرموده است بی بصیرت قاتلِ او بوده است ما همه بالقوّه ابنِ...