فیروزکوه

اشعار احمدیزدانی

فیروزکوه

اشعار احمدیزدانی

رجال بی وطن

از درد بشر چه ناکسان آبادند 

از زردی روی لاله ها دلشادند

این ها چو رجال بی وطن در ظلمت

در کندن گور و دفن خود استادند .

نظرات 1 + ارسال نظر
عشق پنج‌شنبه 30 آبان 1398 ساعت 22:42

مانند غنچه قشنگ است روشنا
یک باغ گل که شکوفا شد از خدا
باشد مبارکتان لطف ایزدی
حاجت روا شده ای تو رفیق ما
تبریک آمدنش را به دست باد
دادم بیاورد بدهد خدمت شما
او مغز بادم و شیرین تر از عسل
باشد بتابد و روشن کند تو را
چون برکتست و ثروت و شادی برای تو
مانند معجزه هستند بچّه ها

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.