فیروزکوه

اشعار احمدیزدانی

فیروزکوه

اشعار احمدیزدانی

آه مظلومان عالم آتشی سوزنده هست

در دلِ شب در سیاهی نورِ ماهی نیز هست

از دلِ چاهِ بلا هم کوره راهی نیز هست

یوسف از عمق مرارت ها عزیز مصر شد

استجابت در دعا از بی پناهی نیز هست

تاج عزّت بر سرش دارد زلیخا از شرف

با گنهکاران گناه بیگناهی نیز هست

بی کفن اربابِ ما خورشید عالمتاب ما

عاشقان را گرمیِ پشت و پناهی نیز هست

مظهر ظلم و تباهیها یزید و ضدّ او

حضرتِ عبّاسِ همچون قرصِ ماهی نیز هست

آهِ مظلومان عالم آتشی سوزنده است

شعله در هرخرمنی با سوزِ آهی نیز هست

این محرّم آمد و غم سالِ دیگر پیر شد

با ولیّ عصرمان مرگِ تباهی نیز هست.

احمد یزدانی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.