فیروزکوه

فیروزکوه

اشعار احمدیزدانی
فیروزکوه

فیروزکوه

اشعار احمدیزدانی

قاصدک


رفت خالی به سفر قاصدک از حیرانی


داده ام دست به سیگارو شب و ویرانی


اشک بارید همه خاطره ها شسته و غم


لشکرانگیخت و ترساند همه را میدانی


شیخ و شاهد به هم آویخته وَ ساخته اند


دژِ مستحکــــم عـــاشــــق کشــی ایرانی


رنگ ها خاطــــره انگیزو تصاویر بدیع


ذهـــن بیمـــار به دریوزه رود مهمــانی

احمدیزدانی